برتریهای ترانزیستور بر لامپ های الکترونی

بعد از اختراع ترانزیستور ، برتریهای این المان نسبت به لامپهای  الکترونی ، به زودی آشکار گشت . به طوری که در رادیو و تلویزیون و هم  همچنین مدارات الکترونی ترانزیستوری ، بلافاصله ساخته شدند . در زیر به  برخی از برتریهای ترانزیستود نسبت به لامپ های الکترونی اشاره شده است . 

الف: کوچک تر و سبک تر بودن

ب : احتیاج نداشتن به فیلامان و در نتیجه ، نداشتن تلفات حرارتی تاشی از گرم کردن فیلامان

ج : احتیاج نداشتن به مدت زمان جهت گرم شدن فیلامان

د : کار کردن در ولتاژ های بسیار کم

و : استحکام زیاد و داشتن عمر طولانی

ز : ساده بودن سیم کشی طراحی های ترانزیستوری

باید توجه داشت که لامپها نیز نسبت به ترانزیستور ها از برتری هایی  برخوردارند ، از جمله : قدرت بسیار بالا ، تغییر نکردن نقطه کار بر اثر  گرما و ... ولی ترانزیستور با داشتن برتریهای فوق در قدرتهای کم و متوسط  جانشین لامپها شده است . 

ساختمان ترانزیستور

ترانزیستور معمولی ، یک المان سه قطبی است که از سه کریستال نیمه هادی  نوع n و p که در کنار یک دیگر قرار میگیرند تشکیل شده است . ترتیب قرار  گرفتن نیمه هادی ها در کنار هم ، می تواند به دو صورت انجام پذیرد : 

الف : دو قطعه نیمه هادی نوع n در دو طرف و نیمه هادی نوع p در وسط . 

ب: دو قطعه نیمه هادی نوع p در دو طرف و نیمه هادی نوع n در وسط . 

در حالت (الف) ترانزیستور npn و در حالت (ب) تورانزیستور pnp می نامند . 

   

 

پایه های خروجی ترانزیستور را به ترتیب امیتر ( منتشر کننده ) ، بیس (  پایه ) و کلکتور ( جمع کننده ) نامگذاری کرده اند . امیتر را با حرف E ،  بیس را با حرف B و کلکتور را با حرف C نشان می دهند . پایه های ترانزیستور  را می توان با پایه های لامپ تریود از نظر نوع عملکرد به شرح زیر مقایسه  نمود :

الف : امیتر با کاتد E=K

ب : بیس با شبکه فرمان B=G

ج : کلکتور با آند C=A

نیمه هادی نوع N یا P به عنوان امیتر به کار می روند ، نسبت به لایه و  کلکتور دارای ناخالصی بیشتری می باشد . ضخامت این لایه حدود چند ده میکرون  است . و سطح تماس آن نیز بستگی به میزان فرکانسی و قدرت ترانزیستور دارد . 

لایه بیس نسبت به کلکتور دارای ناخالصی کمتری است و ضخامت آن نیز به  مراتب کمتر از امیتر و کلکتور می باشد و عملا از چند میکرون تجاوز نمی کند .  

ناخالصی لایه کلکتور از امیتر کمتر و از بیس بیشتر است . ضخامت این لایه  به مراتب بزرگتر از امیتر می باشد ، زیرا تقریبا تمامی تلفات حرارتی  ترانزیستور در کلکتور ایجاد می شود . 

این نوع ترانزیستورها را به اختصار BJT (Bipolar Junction Transistor ) می نامند . 

عملکرد ترانزیستور

1- بایاسینگ ترانزیستور : برای اینکه بتوان از ترانزیستور به عنوان  تقویت کننده ، سوییچ و ... استفاده نمود ، باید ابتدا ترانزیستور را از نظر  ولتاژDC تغذیه کرد ، عمل تغذیه ولتاژ پایه های ترانزیستور را بایاسینگ  ترانزیستور می گویند . با توجه به اینکه ترانزیستور دارای سه پایه می باشد  می توانیم یکی از پایه هارا به عنوان مشترک و دو پایه دیگر را به عنوان  ورودی و خروجی در نظر بگیریم . اتصال ولتاژ DC به پایه های مختلف  ترانزیستور نحوه کار آن را بیان می کند . چون پایه های ترانزیستور سه عدد  است ، لذا می توانیم ولتاژ dc را به فرمهای مختلف به ترانزیستور متصل کنیم .  

 انواع آرایش های ترانزیستور

   

 

شكل پايه هاي ترانزيستورها و قطعات رايج و مشابهات آنها

NPNPNPشكلNPNPNPشكل
BC107
BC108
BC109
BC177
BC178
BC179
BC147
BC148
BC149
BC157
BC158
BC159
BC167
BC168
BC169
BC257
BC258
BC259
BC171
BC172
BC173
BC182
BC183
BC184
BC251
BC252
BC253
BC212
BC213
BC214
BC207
BC208
BC209
BC204
BC205
BC206
BC237
BC238
BC239
BC307
BC308
BC309
BC317
BC318
BC319
BC337
BC347
BC348
BC349
BC382
BC383
BC384
BC320
BC321
BC322
BC327
BC350
BC351
BC352
BC407
BC408
BC409
BC417
BC418
BC419
BC413
BC414
BC415
BC416
BC437
BC438
BC439

BC467
BC468
BC469

BC547
BC548
BC549
BC582
BC583
BC584
BC557
BC558
BC559
BC512
BC513
BC514

BC261
BC262
BC263
2N3903
2N3904
2N3905
2N3906
9013
9014 
9012
9015
TIP3055TIP2955
BD131
BD139
BD263 
BD132
BD140
BD262
MJE
3055T
BD267A
TIP31A
TIP41A
MJE
2955T
BD266A
TIP32A
TIP42A
2N3055 MJ29552N3054 
2N2222A  Darlington
TIP121
TIP132
Darlington
TIP126
TIP137
 Positive
Voltage
Regulator
1amp

7805
7812
LM2940
Negative
Voltage
Regulator
1amp

7905
7912 
 
 Positive
Voltage
Regulator
Adjustable

LM317
(1.5amp)
LM350
(3amp)
Positive
Voltage
Regulator
100mA
78L05
78L12
 
Negative
Voltage
Regulator
100mA

79L05
79L12 
 Darlington
TIP141 
Darlington
TIP146

فلیپ فلاپ SR 


img/daneshnameh_up/6/66/flip-flop-SR.jpg 
مدار داخلی یک فلیپ فلاپ SR با استفاده از گیت NOR 

فلیپ فلاپ SR یک المان فیزیکی است که می تواند به عنوان یک عنصر تاخیر دهنده به کار گرفته شود.  این المان فیزیکی دارای دو ورودی به نام های R و S می باشد و دو خروجی دارد  که یکی متمم دیگری است.

طرز کاراین فلیپ فلاپ در جدول صحت به این شکل است که وقتی عملکرد مدار را بررسی می کنیم اگر S=1 و R=0 باشد، اصطلاحا می گویند مدار set است یعنی  خروجی آن 1 شده است. اگر پس از آن S=0 شود، مدار در وضعیت set باقی می  ماند ولی اگر R=1 شود اصطلاحا می گویند مدار Reset شده است یعنی خروجی در  این لحظه صفر است، و اگر در این لحظه R=0 شود مدار در حالت Reset باقی می  ماند. بنابراین R=0 و S=0 در خروجی نشان می دهد که کدامیک از S یا R آخرین  بار برابر 1 بوده است. یعنی مدار آخرین وضعیت غیر صفر ورودی را به خاطر  سپرده است. مطابق جدول کارنو اگر R و S همزمان در حالت 1 قرار گیرند مدار در حالت نامشخص خواهد بود. به  این خاطر مدارهای دارای فلیپ فلاپ SR را طوری طراحی می کنند که هیچ گاه  ورودی های S و R همزمان برابر 1 نشود.

این مورد محدودیتی برای فلیپ فلاپ SR است، که در فلیپ فلاپ JK این نقص برطرف شده است.


فلیپ فلاپ JK 


این عنصر تاخیر دهنده دارای دو ورودی به نام J و K می باشد و دو  خروجی آن یکی متمم دیگری است و در آن محدودیت فلیپ فلاپ SR را رفع کرده اند  و دو ورودی J=1 و 1=K برای این مدار قابل قبول است.
در این فلیپ فلاپ  همانند نوع SR ورودی تمام صفر یعنی J=0 و K=0 تاثیری در حالت خروجی فلیپ  فلاپ ندارد و همان حالت قبلی حفظ می شود. ولی اگر J=1 و 1=K باشد یک ورودی  قابل قبول است که باعث تغییر حالت در مقدار خروجی می شود.

img/daneshnameh_up/b/bf/flip-flop-JK.jpg 
مدار داخلی یک فلیپ فلاپ JK 


فلیپ فلاپ T 


img/daneshnameh_up/1/11/flip-flop-T.JPG 
مدار داخلی یک فلیپ فلاپ T 

این عنصر تاخیر دهنده دارای یک ورودی به نام T است و دو خروجی به صورت Y و متمم آن دارد.

چنانچه  T=1 شود باعث تغییر در خروجی می شود یعنی اگر خروجی صفر باشد مقدار آن یک  می شود و برعکس اگر خروجی یک باشد مقدار آن صفر می شود. این فلیپ فلاپ را  به این خاطر فلیپ فلاپ جهشی نیز می نامند.

فلیپ فلاپ T همانند فلیپ  فلاپ JK است که دو ورودی آن از یک متغیر مقدار می گیرد یعنی یا هر دو J و K  مقدار صفر و یا هر دو مقدار یک دارند. به این ترتیب در مواقعی یک است،  ایجاد جهش می کند.


فلیپ فلاپ D 


img/daneshnameh_up/c/c1/flip-flop-D.JPG 
مدار داخلی یک فلیپ فلاپ D 

این  مدار تاخیر دهنده شبیه به یک عنصر تاخیر دهنده ساعت عمل می کند به این  ترتیب که هر ورودی به آن می دهیم در یک فاصله زمانی مشخصی بعدا همان ورودی  را به صورت خروجی دریافت می کنیم.

از این رو این فلیپ فلاپ را فلیپ فلاپ تاخیر (Delay) می نامند. این فلیپ فلاپ یک ورودی به نام D دارد.